سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نازیلا محتشم - هجران

هرچی بخوائی اینجا گیر میاد از خشتک پاره تا :
Powerd by: Parsiblog ® team.
خسرو گلسرخی(سه شنبه 85 بهمن 24 ساعت 1:0 عصر )

فیلم محاکمه خسرو گلسرخی ایده ئولوژیست مارکسیست

حتما برای شما هم پیش آمده است که در اتوبوس و یا تاکسی نشسته باشید و پیرمردی ناگهان لب به سخن بگشاید و آهی بکشد و یاد اعلی حضرت همایونی و روزگار جوانی اش بیافتد . مخصوصا اگر شانس با شما همراه نباشد و ماشین در خیابانهای شلوغ تهران و در یک ترافیک طاقت فرسا گیر کند . خلاصه سخنران مجلس شروع می کند به صحبت کردن از خوبیهای آن دوران و راحتی و آسایش مردم و شکم سیری و این قبیل حرفها  و تو به عنوان یک جوان هیچ خاطره تلخ و شیرینی از آن دوران نداری ، چرا که اصلا آن زمان را با چشم خود ندیده ای و اطلاعات تو فقط در حد یک سری فیلم و آهنگ است که هر ساله با شروع ایام دهه فجر از صدا و سیما پخش می شود . با شنیدن این سخنان ، شاید با خودت فکر کنی ، نکند این حرفها واقعا راست باشد . بابا این پیرمرد که دروغ نمی گوید . با چشم خودش همه ماجراها را دیده است ...


 

چند شب پیش بود که صدا و سیما به همت آقای حسنی ، دست به کاری عجیب زد  و آن هم پخش گوشه ای از دادگاه خسرو گلسرخی ، از شبکه سه سیما بود . هر چند این دفاعیه به طور گزینشی انتخاب شده بود ، اما باز هم باید به مسولان صدا و سیما تبریک گفت .مخصوصا آنجایی که آقای صفار هرندی وزیر محترم ارشاد ، پس از پخش این فیلم جمله زیبایی گفتند و آنهم بیان سخن زیبای امام حسین که فرمودند : « اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید » قبلا شنیده بودم که آن زمان همزمان با پخش مستقیم دادگاه گلسرخی از تلویزیون ملی ایران ، موجی گسترده در میان مردم ایجاد شده بود . دفاع جانانه اش از مردم ایران و آرمانهای مبارزاتی اش و همچنین نام بردن از امام علی و امام حسین ، علی رغم تمایلات مارکسیستی اش، نامش را بر روی زبانها آورده بود و همه اینها در شرایطی بود که در میان جو خفقان حاکم بر کشور ، بسیاری از مبارزان و زندانیان ، حتی همفکران خود گلسرخی هم اظهار ندامت کرده بودند و از اعدام رهایی یافتند . اما گلسرخی و دوست همرزمش « دانشیان » ( شاعر سرود معروف هوا دلپذیر شد ) پس از شنیدن حکم دادگاه مبنی بر اعدام آنها ، لبخند زدند و همدیگر را در آغوش گرفتند . حتی حاضر نشدند تقاضای ساواک را برای عفو آنها از شاه بپذیرند . قصد من در اینجا این نیست که بنشینم و روضه ای برای او که یک مارکسیست بود بنویسم . هدفم از بیان این روایت این است که تاریخ مبارزات ملت ایران ، مخصوصا در این صد سال اخیر ، پر است از فداکاری و جانبازی جوانان و مردم غیور این سرزمین . اگر چه در دوره ای ، به علل گوناگون و البته روشن ، عده ای نوع مبارزه خود را از سایرین جدا کردند و با پناه بردن به مکاتب بیگانه ( مانند کمونیسم ) راه دیگری را برگزیدند ، اما نمی توان آنها را از صحنه سیاسی آن دوران ایران حذف کرد و  نا دیده گرفت . همچنین بسیاری دیگر از گروهها و احزاب و دسته ها . چه بخواهیم و چه نخواهیم ، تاریخ نام این افراد را ثبت کرده است . جدای از اینکه ممکن است ما هیچکدام آنها را قبول نداشته باشیم . جدای از اینکه فکر و اندیشه آنها با اندیشه های دینی و مذهبی ما تفاوت داشته باشد. در برخورد با آنها باید شرایط مکانی و زمانی آن زمان را نیز مد نظر داشت . به ویژه در نظر گرفتن این موضوع که اساسا در کشوری مانند ایران ، که مردم پیوند عمیق و ریشه ای با دین و مذهب و سنت دارند ، شاید گرایش به سمت مکاتب دیگر صرفا برای پر کردن خلا های روحی و روانی و اندیشه های مبارزاتی بوده است.  مقصودم از این حرف این نیست که از اینها قهرمان بسازیم و برایشان یادواره و سالروز و... برگزار کنیم اما اگر واقعیتها را آنچنان که بود برای جوانان و مردم خود تعریف می کردیم و داستان مبارزات آن دوران را به روایت اسناد درست و معتبر بازگو می کردیم ، شاید دیگر کسی در تاکسی و اتوبوس ، جرات نمی کرد که بگوید ، چون مردم در زمان شاه شکمشان سیر بود ، راه افتادند توی خیابانها و شعار مرگ بر شاه سر دادند . اگر به خاطر سلایق سیاسی ، نام بسیاری از مبارزان انقلابی را حذف نمی کردیم ، یاد و خاطره هر کدام از آنها شاید خیلی ها را به تفکر وا میداشت . اشتباه نکنید . منظورم مجاهدین خلق و چریکهای فدایی و توده و اینها نیست . منظورم همان شهیدان و اندیشمندان مسلمان خودمان است . ماجراهایی که بر سر دکتر شریعتی آمد و بسیاری دیگر از بزرگان . در کتابی از قول همسر دکتر شریعتی خواندم که در جلسه ای که با حضور بعضی از روحانیون و دانشگاهیان مطرح اوائل انقلاب برگزار شده بود ، عده ای خواستار حذف قسمتهایی از نوشته ها و سخنرانی های دکتر شده بودند ، اما با مخالفت شهید مظلوم بهشتی روبرو شدند . شهید بهشتی در جواب آنها گفتند : « ما حق نداریم سخنرانی ایشان را سانسور کنیم چرا که ممکن است ایشان حرفی زده باشند و آن حرف هم درست باشد و ما اشتباه کنیم » . حتما شنیده اید که همان اوائل انقلاب شهید بهشتی به صورت خیلی آزاد با سران حزب توده در مقابل دوربینهای تلویزیون مناظره می کرد و با برهان قاطع خود ، آنها را به سکوت وامیداشت . راستی از شما می پرسم ، آیا می دانید که همان زمان به این شهید عزیز  ( بهشتی ) چه القاب و تهمتهای ناجوانمردانه ای نسبت می دادند ؟ آنهم نه از طرف مخالفان و دشمنان ، بلکه از همین دوستان و آشنایان ...


 

ختم کلام ، تاریخ را باید آنچنان که بود و واقعیت داشت بازگو کرد ، نه آنچنانکه ما می خواهیم و خوشمان می آید .
برای دانلود بخشی از دادگاه و دفاعیه خسرو گلسرخی به آدرس زیر مراجعه کنید :


 

http://noqte.com/download.php?type=blogattachment&code=244


» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

بابی انت وامی یا حسین (ع)(سه شنبه 85 بهمن 24 ساعت 10:2 صبح )

پخش زنده مناجات از

حرم مطهر امام حسین علیه السلام


» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

خواستگاری یا تجارت دخترو پسر؟(دوشنبه 85 بهمن 23 ساعت 8:0 عصر )

 

Iamزغمت you are -very very soriتو بگو دوسم می داری

آی این ملت الکی خوشن هر چی که گیرشون بیاد باهاش حال میکنن

حتی با خود ضد حالم حال میکنن

دیگه کاری ندارن ماهیت اون حال لبریز از ضد حاله

کاریش نمیشه کرد

باید همرنگ جماعت شد

راستی یه چیزی می خواستم بگم که تو این وب لاگم شعر های نسبتا خوبی هم پیدا می شه

به شرطی که اصلا حال خوندن داشته باشی

اگه اهلش نیستی اهل جوک می تونی باشی که جوکای لب پاره کن زیاد دارم

باید تو آرشیو یا آخر همین صفحه بگردی

******************************************************************

میدونی یه چیزی چند وقته می خوام تو وبم بگم ولی هیچ مدله جور نمیشه

یعنی یا یادم می ره یا چیزس هواسم پرت میکنه یا صتا بهونه دیگه

این چیزی که میخوام بگم چیزی نیست به جز :

عشق یا همون واژه که ما آدما اونو با هزار دوزو کلک به عشق نسبت می دیم

ازدواج

بحثی بسیار تکراری وخسته کننده که ما جوونا دیگه از شنیدنش تگری می زنیم دکو پوزمون غور میشه

راستش نه نصیحتی بکاره نه حرفای موعظه گونه چون ما خودمون کونمون از لحاف بیرونه

پس راه نداره کسی رو نصیحت کنیم

داسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسستان

و

راسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسستان

یه چیزی میخوام براتون تعریف کنم که واسه یکی از بچه محلا پیش اومده وحسابی همه از این پیشامد کفشون بریده

کامران محسنی یکی از بچه های این محله که بعد از 29سالواندی که مدل به مدل دوست دختر عوض کرده

با زور داس وچکش راضی میشه که بره خواستگاری

این آقا اونقدر دوست دخترای رنگو وارنگ داشت که دیگه جذابیت جنس مونث واسش یه چیز تکراری مثل مسئله گرونی شده بود

شایدم تکراری تر

مادرش واسه اولین باری که یه دختر بهش پیشنهاد کرد به این نیت پیشنهادو قبول کرد که

وقت با این کار یه وقتی بگذره ویه حالی کرده باشن

یه خوانواده جدید اسگول کرده باشن به قول معروف (فکر پلید) داشت

ولی اینو تعداد کمی از دوستان کامی می دونستن  مادر از همه جا بیخبرشم که فکر میکرد بچش آدم شده سر عقل اومده

می خواد تشکیل خونواده بده با ذوقو شوق دایم دخترارو ور انداز میکرد تا شاید به درد تک پسر یکی یدونه

خولو دیوونش بخورن

بعد از16-17بار که از این محل به اون محل خر کش کنان به اسم خواستگاری در رفتامد بودن

مادره فهمید که کامی سرکارشون گذاشته که ..............

یه شب که بچها تو خونه یکی از بچه های دیگه جمع بودن ننه کامی که همه چیزو در مورد ادا اوصول کامی فهمیده بودو به روش نمی اوورد تلفن زد اونجا که بدو قرار خواستگاری داریم

با 1000000التماس کامی رو از خونه بیرون کردیم که بره خواستگاری

آقا کامی احمق که خدا گذاشت تو کاسش

دخترائی که ننش قبلا دیده بود 12تاشون لیسانس یا فوق لیسانس بودن ولی چون قصد ازدواج نداشت

بیخیال این مسئله رو ندید گرفته بود

وبرای وقت گذرونی شبای خواستگاری که یه بشقاب میوه مفصل میخورد میرفت تو اتاق تا با دختره حرف بزنه

خودش میگفت اگه یارو

بالای 400تا سکه مهر میخواست چنان سرکارش میذاشتم که تا عمر داره یادش نره

خواستگاری 5-6فکر کنم بود که به دختره جواب مثبت میده و با دختره به صورت مخفی قول مساعد میده

ولی سرکاری

چون یارو 3000تا سکه مهر میخواسته  اینم با سرکار گذاشتن دختره عقده رو خالی میکرده

هیچی بعده 2 ماه که حسابی دخترو عاشق خودش میکرده یه دفه یه ضد حال مشتی بهش میزده بهش میگفته  مثلا فلان شب میام خواستگاری

دخترم به خودش ور میداره فکر میکنه خونه خودشون میاد

میرفته بندو بساط آماده میکرده ولی غافل از اینکه آقا جای دیگه میخواسته بره

اونا هم که خیلی انتظار خواستگار میکشیدن از ترس

اینکه وصله ناجور به دخترشون نچسبه حتی جرات تلفن زدن هم به خونه پسره نداشتن

خلاصه که آقا کامی از این عوضی بازسها زیاد در اوورد 

و چون زن نمیخواست همه رو از دید زن نگاه نکرده بودو

به مادرش میگفت فلانش کجه قدش کوتاس دماغش ضایس و...............

تا اینکه اون شب که بروبچ با هم بودیم و کامی رفت دیگه ازش خبری نشد

هرچی به تلفنش زنگ میزدیم خاموش بود

خونشونم که چون مامانش از اون هاپارتی های پاچه ورمالیده پاچه پنتی بود  

کسی جرات تلفن زدن نداشت تا چند روز بعد که آقا دست از پا درازتر ولی عاشق وشیدا

برگشت

این عاشق که میگم فکر نکنی عاشق معمولی عاشق خفن در قیچی

آره داداش عاشق یه دختره زیر دیپلم ولی بسیار مایه دار شده بود که

علی رغم اینکه خیلی ادعای زرنگیش میشد و همه دخترارو سر کار میذاشت وی در برابر این خانم موشششششششش بود

حالا بابای دختره از کامی خوشش نمی اومدو مخالف بود

با زبونی که داشت بعد 2ماه مخ بابا رو زدو

تن به 40000 تا سکه بهار آزادی در قالب مهریه داد تازه تو عقد نامه نوشتن که باید سر 1سال دخترو هم مکه ببره هم یه خونه 100

متری یا آپارتمان 150متری بنامش کنه که این کامی قبول کرد  خدا میدونه چی تو کلش بود ؟

ازدواج بعد چند ماه سر گرفت وقتی تموم شدو خونواده دختره فهمیدن پسره  در مقابل خودشون آسوپاسه که دیگه کار از کار گذشته بود

2هفته که

از عروسی گذشت

کامی وزنش داشتن از هفت تیر برمیگشتن که دیدمشون

تا رسیدیم بهم خودش زد زیر درد دلو گفت که باهم کجا بودن

فکر میکنی کجا بودن؟

اگه کسی درست حدس بزنه یه تابلوی بسیار نفیس برنزی که

ساخته دست خودمه و مقدار قابل توجهی طلا درش استفاده شده جایزه میدم

اگه کامل بگه البته


» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

ببخشایم اگر.............عاشقت گشتم(دوشنبه 85 بهمن 23 ساعت 6:34 عصر )

                   

 

ببخشایم اگر از دیده ام اشک وفا آمد

زوال از من برون گشت و ندایی از بقا آمد

ببخشایم اگر از رو یت چشمان من آسیمه سر گشتی

منیت را رها کردی سبکبالی چو پر گشتی ادامه مطلب...

» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

عشقو حال جات(دوشنبه 85 بهمن 23 ساعت 6:16 عصر )

۱-بازیهای عشقولانه

۲-چگونگی صید خوشبختی

۳-تست روانشناسی عشق واقعی

۴-عشق یعنی

۵-فال ازدواج

۶-عشق در چهارچوب اسلام

۷-عکس های عاشقانه

۸-اسرار عاشق کردن دیگران

فال فال فال فال فال فال فال فال فال فال فال


» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

کفران محبت(دوشنبه 85 بهمن 23 ساعت 6:12 عصر )

ازابتدای دین من    

تا انتهای کفر تو                                                                                                                                                                  

یک رهگذر فکر گذر

راهی خطیرش درنظر

گوید که عاشق پیشه ام

مهرتودراندیشه ام  

تاغایت دال ابد

عالم زعشقم در حسد

چون روح درجانم شدی

دارو ودرمانم شدی

دل گشته حیرانت شدم

در دل پریشانت شدم

یک لحظه دیدارت چنان

ارزد به زی عمر گران

سرشاخه های دین من

ازکفرتولرزیده تن

یا عشق آموزم تورا

یا کفر آموزی مرا


» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

جوکستان 1(دوشنبه 85 بهمن 23 ساعت 5:39 عصر )

یک روز توی جهنم میبینمت.آخه هر دو جهنمی هستیم: تو به جرم اینکه قلب منو دزدیدی و من هم به جرم اینکه تو رو پرستیدم

-------------------------------------------------

اگه نیوتن قبل از مرگش صورت ماه تو رو می دید معنای حقیقی جاذبه رو می فهمید

------------------------------------------------------

برای یه نفر اس.ام.اس میاد . میگه : آخ جون جوک .....میپره گوشیشو برمیداره بعدش می بینه جوک نبوده کلی ضایع می شه مثل تو که الان همین فکر و کردی و ضایع شدی

--------------------------------------------------

هیچگاه آخرین نگاهت را فراموش نمی کنم نگاهی سرشار از عشق صمیمیت و محبت .امروز سالها از آن روز می گذرد ولی تو هر گز بر نگشته ای ..صدایت در گوشم زمزمه می شود و نگاهت در ذهنم مجسم ولی من تو را می خواهم نه خیالت را

 -----------------------------------------------------
من به خورشید اعتقاد دارم, حتی اگر ندرخشد من به عشق اعتقاد دارم, حتی اگر تنها باشم من به خدا معتقدم, حتی اگر ساکت باشد

--------------------------------------------------------

هفت به هشت می‌گه دومیلیون بهت می‌دم جات و با من عوض کن،هشت جواب می‌ده: من واسه مال دنیا لنگم و هوا نمی‌کنم

 -------------------------------------------------------------

فرقی نمی کنه که من اول اومدم یا تو ……مهم اینه که…..کی تا آخرش می مونه

---------------------------------------------------------------

 
وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به تو می دهد تو هزار دلیل برای خندیدن به او نشان بده

----------------------------------------------------------


به یه نفر می گن 3 تا آرزو کن می گه 1 پژو 206 مشکی یه پژو 206 البالویی یه پژو 206 نقرهای
می گن چرا 3 تا 206 می گه برای اینکه بفروشم 1 ماکسیما بخرم

---------------------------------------------------------
به یه فوضوله میگن اگه فوضولی نکنی نصف دنیارو میدیم بهت میگه نصف دیگشو به کی میدین

---------------------------------------------------------------
بسیجی می ره دم مغازه عروسک فروشی می پرسه ببخشید آقا این خواهرا چندند????

   ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اگرقرارباشد من هم مثل ژول ورن دوردنیارادرهشتادروز بچرخم،ترجیح میدهم دورتوبچرخم،چون تودنیای منی

 -------------------------------------------------------

یادت باشه دنیا گرده,هر وقت احساس کردی به اخر رسیدی شاید در نقطه شروع باشی.!!!  

          -------------------------------------------------------

گفتمش بی تو چه میباید کرد ؟ عکس رخساره ی ماهش را داد .. گفتمش همدم شبهایم کو ؟ تاری اززلف سیاهش راداد .. وقت رفتن همه رومیبوسید به من ازدور نگاهش راداد .. یادگاری به همه داد و به من... انتظار سرراهش را داد

------------------------------------------

عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه یک نفر و بزرگ کردن یک نفر به اندازه دنیا.

----------------------------------------------
اگه قرار باشه بین موندن در کنار تو و رفتن به بهشت یکی رو انتخاب کنم تو رو انتخاب میکنم چون بی تو بهشت برین زندان من است


-----------------------------------------------
اگه تنها بودی تو تنهاییت احساس کردی که تنها بنده تنها فقط تویی ناراحت نباش چون یکی رو داری که خودش تنهاست اما هیچوقت تنهایی رو برای بنده هاش نمیخواد به اون رجوع کن میبینی که تنها نیستی

 -------------------------------------------------------

کودکی گفتند : عشق چیست؟ گفت : بازی- به نوجوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : رفیق بازی- به جوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : پول و ثروت- به پیرمردی گفتند : عشق چیست؟ گفت :عمر- به عاشقی گفتند : عشق چیست؟ چیزی نگفت.آهی کشید و سخت گریست

 -------------------------------------------------------

فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو انقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افته

 -------------------------------------------------------

وقتی که به هم که میرسیم سه نفریم من وتو وبوسه از هم که جدا میشویم چهار نفریم تو وتنهایی من وعذاب

 -------------------------------------------------------

او را گرفتند به جرمه چیدن یک شاخه گل زیرا که دستانش بوی گل می داد و هیچ وقت فکر نکردند که شاید گلی کاشته باشد

 -------------------------------------------------------
آلبرت انیشتن میگه: عشق مثل ساعت شنی می مونه ، همون طوری که قلب رو پر می کنه ، مغز رو خالی می کنه؟

 -------------------------------------------------------

دلم بدجور هوای دستها ت رو کرده. لحظه شماری می کنم برای اون لحظه که حقت رو کف دستت بذارم

 -------------------------------------------------------
زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم....تو نیز به آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیا موختی که چگونه تو رو فراموش کنم

 -------------------------------------------------------

AGAR DIDI JAVANI rish gozashte bedoon dost dokhtaresh tanhash gozashte

 -------------------------------------------------------

سلام خوبی ؟ .. منتظر مامورای سرشماری نباش ... چون شمارو آخر پاییز میشمورن...

 -------------------------------------------------------


DJ مخفّف چه کلمه هایی است؟
الف) disk jockey
ب)دایی جواد
ج)دمبه و جیگر
د)دوست داشتنی و جیگر

 -------------------------------------------------------

اگه این اس ام اس و خوندی یعنی دوسم داری
اگه پاک کنی عاشقمی
اگه جواب بدی دیوونمی
اگه جواب ندی یعنی من و میخوای
حا لا چی کار می کنی؟

 -------------------------------------------------------

روی تو یه حساب ویژه میکردمو ناراحت نشو ولی تازه می فهمم همه راس می گن
تو یه آدم دورو هستی
1 روت ماه!
1 روت گل!
یکی از یکی قشنگتر

    -------------------------------------------------------

دیگه از چشم افتادی . می فهمی؟ ..............صاف افتادی تو قلبم

 -------------------------------------------------------

وقتی صدام می کنی آرزو می کنم کاش کر بودم

تو که لال نمی شی ...

 -------------------------------------------------------
اگر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم اهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم

 -------------------------------------------------------

بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند.تارموی توست اما ریشه ی عمر من است

 -------------------------------------------------------

همیشه غمگینانه ترین لحظات را عزیزترین کسانمان به ما هدیه می کنند

 -------------------------------------------------------

تنها کسانی که مارا میرنجانند. عزیزانی هستند که همیشه کوشیده ایم از ما نرنجند

 -------------------------------------------------------

خدا رو دوست دارم چون *آی دیش* همیشه روشنه خدا رو دوست دارم چون به همه *پی ام ها* جواب میده خدا رو دوست دارم چون حرفای آدم رو *سند توآل* نمی کنه خدا رو دوست دارم چون هیچ کسی رو *ایگنور* نمی کنه خدا رو دوست دارم چون ، خداست


» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

گل(دوشنبه 85 بهمن 23 ساعت 11:15 صبح )

 

 


» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

گل دست بسته(دوشنبه 85 بهمن 23 ساعت 11:10 صبح )

» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

چشمک(دوشنبه 85 بهمن 23 ساعت 10:37 صبح )

» نازیلا محتشم
»» حرفو حدیث اینا که وبمو دیدن ( نظر)

<      1   2   3   4   5   >>   >
اوقات شرعی

بازدیدهای امروز: 8 بازدید
بازدیدهای دیروز: 13 بازدید
مجموع بازدیدها: 141389 بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

نازیلا محتشم - هجران
نازیلا محتشم
خیلی تنها ساکت کم گو ولی گذیده گو زود رنج احساساتم بسیار دیر بروز میکنه کم می خندم کم گریه میکنم و......
» پیوندهای روزانه «
محراب فاطمی در خارج [364]
عکسهای نامحرم [753]
بیا تو درم ببند [272]
هنر سفره آرائی [113]
ادا اصول [93]
های کلاسترین خانه دنیا [132]
تصادف [139]
عروسی [241]
تقلب پزشکان [255]
عکسهای خیلی محرمانه از زندان ابو غریب [2253]
تصاویر توهین آمیز دانمارکیها به پیامبر [1281]
آلبوم بی عکس (ترسناک)حامله ها نیان تو [387]
دانلود بازی آهنگ عکسهای توپ [105]
وبلاگ علی کریمی [377]
دوربین مخفی خفن [377]
[آرشیو(54)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها «
شعر[29] . برو بچ امروزی[9] . هجویات[9] . تاریخ[7] . عشق حقیقی؟عشق مجازی ؟[5] . ابزار خودنمائی درعصر انزوا[3] . فراز یا نشیب[2] . نوازشگر ارواح[2] . اعتیاد . علم وانسان . شکنجه جوانان به اسم محبت .
» کمد مطالب «
شیشه اعتیاد مدرن
زمستان 1385
» من زچشمان تو در تشویشم «
» مشترک بشو حالشو ببر خاک قند بیار نبات ببر جوجه بیار دمپائی ببر «