نظرت درمورد اینا چیه؟
دوران قبل از دانشگاه = حسرت
قبول شدن در دانشگاه = صعود
کنکور = گذرگاه کاماندارا
دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه
خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13
بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها
امتحان ریاضی = کشتار بیوجرسی
امتحان میان ترم = زنگ خطر
امتحان پایان ترم = آوارالباقی رو کلیک کن
لازم نیست واسه کمک به ایتام پول خرج کنی بجاش
تو دراین مکتب عشق
تکیه بر مسند لیلا زده ای
تودراین قصه بی نام ونشان
درپس مکر نهان
زخمه بر تار دل ما زده ای
وصد اما واگر
حاصل حیله گری های توهم ساز است
تودراین قحط وفا
با سر انگشت تمسخر آلود
لای اوراق سیه فام قدیم
رنگ احساس مرا می جوئی
که تنش زیر سم مشق سیاه
زجه سر می دهد از ثبت گناه
سنگ احساس فریبنده تو
جامه سبز وفا بر تن داشت
که بر آن حک شده بود
دل به امید مداوای تو بیمارتن است
غافل از آنکه درآن
حیله با قصد منست
واژه دیوارو حصار
حکم تردید برازنده دار
دل به دریا زدم از راه یقین
غافل از عهد تن آلوده به کین
دل فدا کردمش از عمق وجود
ذکر دل گشت و دلم گرم سجود
تاکه از لطف خدا
بانی وصلت ما
چهره بیرون شد ازاین ستر نقاب
پرده افتادو دلت افشا شد
وچه افسوس که این رسوائی
زخم احساس مرا مرهم نیست
عشق یعنی التفاتی بر ادب
نذر مهری بر دل پر شورو تب
عشق یعنی سجده بر اسرار حق
تیرگی هارا زدودن از رمق
عشق یعنی زبح دل در راه او
خواهش درد دل ودرمان از او
عشق یعنی تشنگی در بطن آب
دست رد بر سینه وهم وسراب
عشق یعنی دل به محرم باختن
در مسیر راز دل تک تاختن
عشق یعنی رستن از دام هوس
گل رها کردن زاستعمار خس
عشق یعنی از اطاعت دم زدن
مکتب سبز وفا دامن زدن
عشق یعنی سجده بر خاک احد
فرش دنیا دادن وکسب نمد
عشق یعنی صحه بر جان امل
کام زی خشکیده از هجر اجل
عشق یعنی روزه بر خوان ریا
خط بی مهری کشیدن بر جفا
عشق یعنی دعوت حس از حجاب
عکس تنهائی وهتک حصر
لب خشکیده دل
شهوت جرعه عشقی به حقیقت دارد
سجده شکر به درگه که عنایت دارد
صحبت جرعه عشقی شدو
لب خشکیده
یادم آمد لب عطشان حسیــــــــــن
که مزین شده با چاک وترک
لب عطشان حسیـــــــــــن